چشمداشت مأمون از گرفتن بیعت برای ولایتعهدی امام رضا(ع) تأمین هدف هایی بود که به اجمال ذیلاً بیان می گردد:
نخستین هدف:
احساس ایمنی از خطری که او را از سوی شخصیت امام رضا(ع) تهدید می کرد. شخصیّتی نادر که نوشته های علمیش در شرق و غرب نفوذ فراوان داشت و نزد خاصّ و عام - به اعتراف مأمون- از همه محبوبتر بود. در صورت ولیعهدی، او دیگر نمی توانست مردم را به شورش یا هرگونه حرکت دیگری بر ضدّ حکومت، دعوت کند.
هدف دوّم:
شخصیّت امام باید تحت کنترل دقیق وی قرار گیرد، و از نزدیک هم از داخل و هم از خارج این کنترل بر او اعمال گردد، تا آن که کم کم راه برای نابود ساختن وی به شیوه های مخصوصی هموار شود. مثلا همانگونه که گفتیم یکی از انگیزه های مأمون در تزویج دخترش این بود که در زندگی داخلی امام مراقبی بگمارد که هم مورد اطمینان او باشد و هم جلب اعتماد بنماید.
افزون بر این، چشم های دیگری نیز از سوی مأمون برای مراقبت امام رضا(ع) گماشته شده بودند که تمام حرکات و اعمال وی را گزارش می کردند. یکی از آن ها «هشام بن ابراهیم راشدی» بود که از نزدیکان امام به شمار رفته، کارهایش همه به دست وی انجام می گرفت. ولی هنگامی که امام را به مرو بردند، هشام با ذوالرئاستین و مأمون تماس گرفت و موقعیّت ویژه خود را به آنان عرضه کرد. مأمون نیز او را به عنوان دربان امام قرار داد. از آن پس تنها کسی می توانست امام رضا(ع) ملاقات کند که هشام می خواست. در نتیجه، دوستان امام کمتر به او دسترسی پیدا می کردند...» (بحار/49/ص 139 - مسند الامام الرّضا/1/ ص 77 و 78 - عیون اخبار الرّضا/2/ ص 153)
هدف سوّم:
مأمون می خواست امام چنان به او نزدیکی پیدا کند که به راحتی بتواند او را از زندگی اجتماعی محروم ساخته، مردم را از او دور بگرداند. تا آنان تحت تأثیر نیروی شخصیّت امام، علم، حکمت و درایتش قرار نگیرند.
از این مهمتر آنکه مأمون می خواست امام را از شیعیان و دوستانش نیز جدا سازد تا با قطع رابطه شان با او به پراکندگی افتند و دیگر نتوانند دستور های امام را دریافت نمایند.