(1) 1- از محمّد بن اسماعیل بن فضل هاشمیّ چنین روایت شده است که
عیون أخبار الرضا علیه السلام/ترجمه ،ج 1،ص:39
گفت: «بر امام موسی کاظم- علیه السّلام- وارد شدم در حالی که ایشان به شدّت مریض بودند، به حضرت عرض کردم: اگر خدای ناکرده برای شما اتّفاقی بیفتد- و خدا آن روز را نیاورد- به چه کسی رجوع کنیم (امام بعد از شما کیست)؟ فرمود: به فرزندم «علیّ»، نوشته او، نوشته من است، و او وصیّ و جانشین من بعد از مرگم خواهد بود.
(1) نصّی دیگر:
2- از علیّ بن یقطین روایت شده است که گفت: «نزد حضرت امام موسی کاظم علیه السّلام بودم و فرزندشان «علیّ» نیز حضور داشتند، امام فرمودند: ای علیّ! این پسرم آقا و سرور فرزندان من است، کنیه خودم را به او عطا کردم، (علیّ بن- یقطین گوید:) هشام (که این مطلب را از من شنید) با دست بر پیشانی خود زد و گفت: «انّا للَّه»، یعنی امام کاظم علیه السّلام با این سخن، خبر فوت خود را به تو داده اند».
(توضیح: ظاهرا عبارت «یعنی ابن سالم» که در متن عربی آمده از اشتباهات
عیون أخبار الرضا علیه السلام/ترجمه ،ج 1،ص:40
نسّاخ می باشد و صواب «ابن حکم» است).