تارنمای رضوی ذوی القربی

کوششی در جهت نشر و گسترش فرهنگ رضوی

تارنمای رضوی ذوی القربی

کوششی در جهت نشر و گسترش فرهنگ رضوی

تارنمای رضوی ذوی القربی

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود:«ستدفن بضعة منی بخراسان ما زارها مکروب الا نفس الله کربته ولا مذنب الا غفرالله ذنوبه»(عیون اخبار الرضا(ع)، ج2، ص 257)؛
پاره تن من در خراسان دفن خواهد شد، هیچ گرفتار و گنه‏کاری او را زیارت نکند جز این که خداوند گرفتاری او را برطرف سازد و گناهانش را ببخشاید.

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

نص بر امامت حضرت رضا(ع)

يكشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۳:۰۳ ب.ظ

آیه امامت

آل النبـی هــم النـبـی و انــمـا

بــالـوحــی فـرق بـیـنهـم فـتـفـرقـوا

ابـت الامامــة ان تلیق بغیرهم

ان الـرّســـالـة بــالامــامــة الـیــق 1

   «آل پیامبر(ص) همچون پیامبر هستند، فقط بواسطه ی وحی با او تمایز دارند.

   امامت از پیوند با غیر ایشان امتناع نمود. همانا سزاوار تر و شایسته تر آنست که رسالت به امامت پیوسته باشد.»

   عالم بزرگوار، شیخ مفید(ره) می فرماید:

   امام بعد از حضرت کاظم علیه السّلام، فرزندش علی(ع) است، زیرا برتر از تمام خاندان امام کاظم(ع) بود. کمالاتش چون علم، حلم، تقوی و ... بر همگان آشکار و خاصه (امامیه) و عامه (اهل سنت) در این مورد اتفاق نظر داشتند. 2

   این شناخت وقتی افزوده شد که امام کاظم(ع) دستور دادند اصحاب و یارانیش شهادت بدهند به اینکه فرزندش «علی» افضل فرزندان آن حضرت، وصیّ و جانشین او و حجّت خداوند بر مردم بعد از او می باشد. و شأن و منزلت او همانند منزلت و شأن امام موسی کاظم(ع) نسبت به پدرش می باشد.

ذریة بعضها من بعض.

«ذریه ای که برخی از نسل برخی دیگر است.»

   هر کس او را اطاعت کند به رشد می رسد و هر که نافرمانی او را کند کافر است.

   غیر از اصحاب خاص، شصت نفر از شخصیت های برجسته ی شهر مدینه بر این مطلب شهادت دادند. 3

   بار دیگر هفده نفر از فرزندان حضرت امیر مؤمنان(ع) و حضرت فاطمه(س) را گرد اوردند و از آنان گواهی گرفتند که فرزندش علی(ع) در زمان حیات وکیل وی و بعد از وفات آن حضرت حجت خدا بر مردم می باشد، و هرگونه صلاح بداند در وصایا و سفارشات امیر مؤمنان(ع) و ائمه معصومین(ع)، حضرت امام حسن، امام حسین، علی بن الحسین، محمّد بن علی الباقر و امام جعفر صادق(ع) دخل و تصرف می کند. اگر رشد و کمال در بستگان، کنیزان و خدمه خود بیابد اختیار با اوست که ماندن آنان را بخواهد، یا آنان را براند، به فروش رساند یا به کسی ببخشد، یا به آنان و غیر آنان صدقه دهد و در مسائل مربوط به صدقات نباید با او مخالفت شود.

   و نیز اگر یکی از برادرانش بخواهد یکی از خواهرانش را به ازدواج کسی در آورد بدون اذن او چنین اجازه ای ندارد، زیرا او به مصالح ازدواجها آشنایی کامل دارد. همچنین آن حضرت، در مور مربوط به همسران خود  را به او واگذار (مرحوم کلینی(ره) در اصول کافی که در حاشیه مرآة العقول، ج1، ص 286 به چاپ رسیده، آورده است: امام رضا(ع) ام فروه دختر اسحق را که از زنان پدر گرامی اش بود یک روز پس از شهادت امام کاظم(ع) طلاق داد. مرحوم مجلسی(ره) گفته است: طلاق با دریافت خبر فوت واقع می شود پس نیازی به طلاق دادن نیست و گفته است: همسران ائمه(ع) مانند زنان پیامبر(ص) هستند و امکان ازدواج برای آنان نیست مگر با طلاق و بیرون بردن آنان از حرمت، همانگونه که امیر مؤمنان(ع) با عایشه رفتار نمود.) و فرمود:

و ایّ سلطان کشف عن شیء او حال بینه و بین ما ذکر فالله و رسوله بریئان منه و علیه لعنة الله و لعنة ملائکة المقربین و الانبیاء و المرسلین و جماعة المؤمنین.

«هر سلطان و حاکمی اگر چیزی را فاش کند یا بین او و آنچه یادآوری شد مانعی ایجاد کند، خدا و رسولش از او بیزار و لعنت خدا، فرشتگان مقرّبش، پیامبران و رسولان و گروه مؤمنان بر او باد.»

   هیچکس حق ندارد این وصیت را آشکار کند و از عمل به آن جلوگیری کند. هر کس بدی کند، به خود بدی کرده است و هر کس نیکی کند به سود خود کرده است:

و ما ربّک بظلام للعبید.(سوره فصلت - آیه شریف چهل و ششم)

«و خدای تو نسبت به بندگان ستمکار نیست.»

 

و خدا را بر این مطلب گواه می گیرم. 4

   در روایت یزید بن سلیط آمده است که ابوالحسن اوّل، امام موسی کاظم(ع) فرمود:

انی اوخذ هذی السنة و الامر الی ابنی علی سمی علی و علی فاما علی الاول فعلی بن ابیطالب و اما علی الاخر فعلی بن الحسین اعطی فهم الاول و حلمه و علمه و نصره و وده و ورعه و دینه و اعطی محنة الاخر و صبره علی ما یکره 5 و قد امرنی رسول الله(ص) ان اوصی بالامر الیه بعدی و اجمع ولدی و اشهدهم جمیعا علی هذا و کفی بالله شهیدا 6.

«در این سال من به شهادت می رسم، امر امامت به فرزندم علی که همنان دو علی می باشد، واگذار می شود. علی اول علی بن ابیطالب(ع) است و علی دوم علی بن الحسین(ع) است. به فرزندم فهم، علم، حلم، یاری، محبّت، ورع و دین علی بن ابیطالب(ع) و سختی، رنج، صبر بر ناملایمات و ناخوشایندیهای علی بن الحسین(ع) عطا شده است. رسول خدا(ص) مرا امر فرمودند تا او را وصی خود قرار دهم و فرزندانم را گرد اورده و انان را بر این مطلب شاهد بگیرم و خداوند به عنوان شاهد کافی است.»

   پس حضرت(ع)، همه را نزد قبر رسول خدا(ص) گرد آورد در حالی که دست مبارکش در دست فرزندش علی(ع) بود فرمود: آیا می دانید من کیستم؟

   گفتند: شما آقا و بزرگ ما هستید.

   فرمود: نام و نسب مرا بگویید.

   گفتند: شما موسی(ع) پس امام صادق(ع) هستید.

   فرمود: این که با من است، کیست؟

   گفتند: علی بن موسی بن جعفر(ع).

   سپس فرمود:

   شاهد باشید و گواهی بدهید که او در زمان حیات، وکیل من است. پس از من، جانشین من خواهد بود 7. هر کسی دینی به گردن من دارد، از این فرزندم بستاند و هر کس نزد من وعده ای دارد، وفای به آن را از او بخواهد و هر کس به ناچار ملاقات مرا می خواهد، جز به نامه او دیدار من ممکن نیست 8.

   پیوسته حضرت(ع) به فرزندانش می فرمود:

هذا اخوکم علیّ عالم آل محمّد فاسالوه عن ادیانکم و لقد سمعت ابی جعفر بن محمّد(ع) یوقل لی غیر مرة ان عالم آل محمّد لفی صلبک و لیتنی ادرکته فانه سمی امیر المؤمنین علی بن ابیطالب(ع) 9.

«این رادرتان علی، عالم آل محمّد(ص) است، بنابراین دینتان را از او بپرسید، همانا پدرم، جعفر بن محمّد(ع) بار ها به من می فرمود: عالم آل محمّد(ص) در صلب توست و ای کاش او را درک می کردم. او همنام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) است.»

   حضرت موسی بن جعفر، امام کاظم(ع) به علی بن یقطین فرمود:

اِن صاحبک یقتلنی.

«همنشین تو -هارون الرشید لعنة الله علیه- مرا به قتل می رساند.»

   علی بن یقطین گریه کرد و فرض کرد» آیا من با او همراه و شریک هستم؟

   حضرت(ع) فرمود: تو با او نیستی و شاهد قتل من نمی باشی.

   سپس علی بن یقطین پرسید: ای آقای من! پس از شما چه کسی امام ما خواهد بود؟

   حضرت فرمود:

ابنی علیّ خیر من اخلف بعدی هو منّی بمنزلتی من ابی عنده علم ما یحتاجون الیه سیّد فی الدنیا و الاخره و انّه لمن المقربین.

«فرزندم علی بهترین کسی است که بعد از من خلیفه و امام خواهد بود، منزلت او نسبت به من همچون منزلت من است نسبت به پدرم. علم آنچه مردم نیاز دارند نزد اوست. او در دنیا و آخرت آقا و سرور و از مقربین درگاه الهی می باشد.»

   علی بن جعفر می گوید:

   نزد برادرم، امام کاظم(ع) بودم که او حجت خدا بعد از پدرم بود. ناگهان شمس جمال فرزندش علی(ع) ظاهر شدو برادرم به من فرمود:

یا علی! هذا صاحبک و هو منّی بمنزلتی من ابی فثبتک الله علی دینه.

« ای علی! این صاحب توست، منزلت او نسبت به من همانند منزلت من است نسبت به پدرم. خدا تو را بر دین او حمایت و پایدار بدارد.»

   من گریسان و با خود فکر کردم مثل اینکه برادرم از مرگ خویش خبر می دهد.

   آنگاه فرمود:

یا علی لابد ان تمضی فی مقادیر الله ولی برسول الله و امیرالمؤمنین و فاطمة و الحسن و الحسین علیهم السّلام اسوة.

«ای علی! ما در این مسیر آنچه خدای متعال مقرّر فرموده است حرکت می کنیم. زندگی رسول خدا(ص)، امیر المؤمنین، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین(ع) برای من اسوه و سرمش است.»

   این واقعه سه روز قبل از دستگیری بار دوّم آن حضرت توسط هارون الرّشید -علیه اللّعنة- بوده است 10.


منابع:

1- مناقب ابن شهر آشوب، ج1، ص 178، از شیخ عبدالمحسن صوری.

2- ارشاد، شیخ مفید.

3- عیون اخبار الرّضا(ع)، ص 18.

4- عیون اخبار الرّضا(ع)، ص 21.

5- ارشاد، شیخ مفید.

6- عیون اخبار الرّضا(ع)، ص 17.

7- همان.

8- اعلام الوری، ص 183.

9- کشفف الغمّه، ص 274.

10- غیبت شیخ طوسی(ره)، ص 31 و 47.

زندگانی حضرت رضا علیه السّلاتم، نوشته آیت الله سیّد عبدالرّازق موسوی مقدّم، مترجم: دکتر پرویز لولاور، ناشر: آرام دل، ناشر همکار: صیام، ص 100.

نظرات  (۱)

۱۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۲۹ اگه خدا قبول کنه .. ... یه بنده خدا
سلام

عالی بود

ممنون


<<بانک مذهبی>>

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی