تارنمای رضوی ذوی القربی

کوششی در جهت نشر و گسترش فرهنگ رضوی

تارنمای رضوی ذوی القربی

کوششی در جهت نشر و گسترش فرهنگ رضوی

تارنمای رضوی ذوی القربی

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود:«ستدفن بضعة منی بخراسان ما زارها مکروب الا نفس الله کربته ولا مذنب الا غفرالله ذنوبه»(عیون اخبار الرضا(ع)، ج2، ص 257)؛
پاره تن من در خراسان دفن خواهد شد، هیچ گرفتار و گنه‏کاری او را زیارت نکند جز این که خداوند گرفتاری او را برطرف سازد و گناهانش را ببخشاید.

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۰۰ مطلب با موضوع «امام رضا شناسی» ثبت شده است

اهل بیت(ع)

حضرت رضا علیه السّلام فرمودند:

النَّظَر اِلی ذریّۀ مُحَمّد(ص) عِبادَة.

«نگاه به ذریّۀ رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) عبادت است.»

عرضه داشتند: یابن رسوالله! نگاه به امامان علیهم السّلام عبادت است یا به تمام ذریّه؟

فرمود:

بل الی جمیع الذریه ما لم یتلوثوا بالمعاصی. 1

«مادام که خود را به گناه آلوده نکرده اند، نگاه به تمام ذریّه عبادت است.»


1- روضة الواعظین، فتّال، ص 234.

زندگانی حضرت رضا علیه السّلاتم، نوشته آیت الله سیّد عبدالرّازق موسوی مقدّم، مترجم: دکتر پرویز لولاور، ناشر: آرام دل، ناشر همکار: صیام، ص 100.

تصویر از کتاب نقش عناصر تاریخی در تبیین عقاید اهل بیت علیهم السلام، تألیف سید مصطفی مطهری به کوشش پژوهشکده کلام اهل بیت علیهم السلام پژوهشگاه قرآن و حدیث.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۰:۳۳

باب 2 عیون اخبار الرّضا(ع)

   (1) 1- محمّد بن یحیی الصّولی گفته است: «ابو الحسن الرّضا علیه السّلام همان علیّ بن- موسی بن جعفر بن محمّد بن علیّ بن الحسین بن علیّ بن ابی طالب علیهم السّلام است، و مادر آن جناب «أمّ ولد «1»» ی بود به نام «تکتم» و این نام زمانی بر ایشان گذاشته شد که امام کاظم علیه السّلام مالک ایشان شدند.

(1)- «امّ ولد» کنیزی را گویند که از صاحب و مولای خود، فرزند آورد.
عیون أخبار الرضا علیه السلام/ترجمه ،ج 1،ص:27

   (1) 2- بیهقیّ از صولیّ و او از کندیّ و او از ابو الحسن علیّ بن میثم- که کندیّ در باره اش گوید: «کسی را در باره تاریخ ائمّه از او آگاه تر ندیده ام».- نقل کرده اند که: مادر امام کاظم یعنی جناب حمیده مصفّاة که از اشراف و بزرگان عجم بود، کنیزکی مولّده «1» به نام تکتم خریداری نمود، تکتم از نظر عقل و دین و احترام به مولی و بانویش- حمیده- جزء بهترین زنان بود بگونه ای که از زمانی که در ملک جناب حمیده در آمد، از روی احترام و ادب، در مقابل آن بانو نمی نشست، لذا جناب حمیده به فرزندش حضرت موسی بن جعفر علیهما السّلام گفت:
پسرم، تکتم کنیزی است که بهتر از او کنیزی ندیده ام و شکّ ندارم که اگر نسلی از او بوجود آید خداوند آن نسل را پاک و مطهّر قرار می دهد؛ او را به تو بخشیدم، با او به نیکی رفتار کن. زمانی که جناب تکتم حضرت رضا علیه السّلام را به دنیا آورد،

(1)- کنیز مولّده (جاریة مولّدة)، کنیزی را گویند که در بین عربها متولّد شده و با اولاد آنان بزرگ شده و با آداب و رسوم ایشان پرورش یافته باشد. به نقل از: محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، تصحیح محمد باقر بهبودی.
عیون أخبار الرضا علیه السلام/ترجمه ،ج 1،ص:28

امام کاظم علیه السّلام او را طاهره نامید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۸:۱۱

باب 1 عیون اخبار الرّضا(ع)

   (1) ابو جعفر محمّد بن علیّ بن حسین بن موسی بن بابویه قمّی، فقیه، ساکن شهر ری، مؤلّف این کتاب- که خداوند او را بر طاعت و بندگی کمک فرماید و بر توفیقاتش بیفزاید- گوید: (2) 1- از احمد بن محمّد بن ابی نصر بزنطیّ نقل شده است که گفت: به امام جواد علیه السّلام عرض کردم: گروهی از مخالفین شما می پندارند که چون مأمون پدر شما را برای ولایت عهدی خود پسندید و برگزید، ایشان را «رضا «1»» نامید. باب 1 کتاب عیون اخبار الرضا,باب اول عیون اخبار الرّضا,علت ملقب شدن امام هشتم به «رضا»

(1)- «رضا» یعنی «پسندیده»، «مورد پسند»، «مورد رضایت».

عیون أخبار الرضا علیه السلام/ترجمه، ج 1، ص:25

   حضرت جواد علیه السّلام فرمودند: به خدا دروغ می گویند، خلاف می گویند، بلکه خداوند- تبارک و تعالی- او را «رضا» نامید، زیرا او برای خداوند- عزّ و جلّ- در آسمانش، و برای رسولش و ائمّه بعد از او علیهم السّلام در زمینش مرضیّ بود. بزنطی گوید: عرض کردم: آیا مگر سایر پدرانتان علیهم السّلام برای خدا و رسولش و أئمّه علیهم السّلام راضی نبودند؟ حضرت فرمود: چرا، عرض کردم: پس برای چه از این میان فقط پدرتان «رضا» نامیده شده است؟ فرمود: چون همان طور که دوستان و طرفدارانش به ایشان رضایت داده و ایشان را پذیرفتند، مخالفین نیز ایشان را قبول کرده، به ایشان رضایت داده بودند، و این حالت برای پدران و اجداد ایشان اتّفاق نیفتاد؛ و لذا، از بین آنان فقط ایشان «رضا» نامیده شده اند.
    توضیح: «مراد آن است که دولت وقت هم او را پذیرفت، و الّا فرقه ضالّه واقفه به او رضایت ندادند».
    (1) 2- از سلیمان بن حفص مروزیّ روایت است که: امام کاظم علیه السّلام فرزندش علیّ علیهما السّلام را «رضا» می نامید و مثلا می فرمود: «فرزندم «رضا» را صدا کنید» و یا «به فرزندم «رضا» گفتم» و یا «فرزندم «رضا» به من گفت» و زمانی که با حضرت «رضا» صحبت می کردند، ایشان را با «ابا الحسن» خطاب می فرمودند.

عیون أخبار الرضا علیه السلام/ترجمه ،ج 1،ص:26

نرم افزار«عیون اخبار الرّضا(ع)» معاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۷:۳۷

محموعه ولایت عشق

   حتّی دشمن به اخلاق برجسته و بی مانند آن حضرت گواهی داده است که به نمونه هایی از آن اشاره می شود:

1- ابراهیم بن عبّاس می گوید:

   شخصیّتی افضل از حضرت رضا(ع) نه دیده ام و نه شنیده ام. هیچگاه به کسی ستم نکرده، سخن گوینده ای را قطع ننموده و نیازمندی را ناامید نکرده است. پای خود را در حضور همنشینی دراز نکرده، تکیه نمی داد، خدمتکارانش را دشنام نمی داد، با صدای بلند خنده نمی کرد و با غلامان و زیردستان بر سفره ی طعام می نشست. 1

   مردی بلخی به آن حضرت عرض کرد: اجازه می دهید سفره ی غلامان جدا شود؟

   حضرت از کرامت و خلق و خوی امامت سخنی که سبب نورانیّت دلها می شود فرمودند که آن سخن این بود:

یا هذا! الربّ واحد و الاب واحد و الامّ واحدة و الجزاء بالاعمال. 2

«ای مرد! خدا یکی است، پدر یکی است و مادر یکی است و پاداش به عمل داده می شود.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۴۰

عید فطر

   از آنجا که مراسم ولایتعهدی در هفتم ماه رمضان 201 هـ.ق واقع شده بود، با فرارسیدن عید فطر مأمون از امام(ع) درخواست کرد برای خواندن نماز عید بیرون روند. حضرت امتناع کردند اما مأمون نپذیرفت و گفت: هدف من از این کار پاک شدن جان های مردم و توجّه آنان به شماست گه از این طریق فضائل و علم فراوان شما بر ایشان آشکار خواهد شد.

   امام علیه السّلام فرمودند:

ان لم تعغنی فاخرج بمثل ما یخرج به رسول الله(ص) و امیرالمؤمنین(ع).

«اگر مرا معاف نمی داری، من مانند رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) برای نماز بیرون می روم.»

   روز عید پس از طلوع خورشید، حضرت رضا(ع) غسل کردند، عمامۀ سفید بر سر بستند و طرفی از آن را روی سینه نهادند و طرف دیگر را بین دو شانه قرار دادند و شمشیری حمائل کردند. خادمان نیز چنین کردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۴۴

دعای باران امام رضا(ع)

   پس از بیعت با امام رضا(ع)، باران کم بارید و اکثر مردم دلیل آن را بر شوم بودن بیعت تلقّی کردند. مأمون از حضرت خواست برای مردم طلب باران کُنَد.

   حضرت رضا(ع) فرمود:

   اِنّی رَایتُ رَسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فی المَنام یَقول لی: یا بُنَیَّ! انتظر یوم الاثنین و ابرز اِلَی الصَحراء واستسق فَان الله تَعالی یسقیهم و اخبرهم بِما یُرید الله و هم لا یَعلمون حالک لِیزداد عِلمهم بِفَضلک و مَکانک من رَبّک.

   رسول خدا (صلّی الله عیله و آله و سلّم) را در خواب دیدم. فرمودند: ای پسرم! منتظر بمان تا دوشنبه، آن روز به صحرا برو و طلب باران کن که خداوند بر ایشان باران می بارد و به آنان آنچه را خدا می خواهد و اراده کرده است، خبر ده. آنان منزلت و شان تو را نمی دانند. به این وسیله آگاهی شأن به فضل و مقام تو در نزد پروردگارت بیشتر می گردد.»

   حضرت رضا(ع) در روز دوشنبه بر منبر رفتند و پس از حمد و ستایش خدای تعالی، اینگونه دعا فرمودند:

اللّهم یا ربّ اَنت عظمت حقنا اَهل البیت فتوسّلوا بِنا کَما اَمرت و املوا فضلک و رَحمَتک و توقعوا اِحسانک و نِعمَتک فاسقهم نافعاً عاماً غَیر ضائر و لا رائث ولیکن اِبتداء مطرهم بَعد اِنصرافهم مِن مَشهَدهم هذا الی مَنازِلهم.

   «بار خدایا، ای پروردگارا، حقّ ما اهل بیت را بزرگ شمردی و همانگونه که دستور داده ای مردم به ما متوسّل شده اند و آرزوی فضل و رحمت تو را دارند و در انتظار احسان و نعمت تو هستند، پس بارانی سودمند، فراگیر، بی ضرر و بدون تاخیر بر آنان نازل بفرما. به طوری که ابتدای بارندگی پس از بازگشتشان از اینجا به منازلشان باشد.»

   آسِمان درخشد، رَعد برخاست و بازد وزیدن گرفت. مردم برای فتن به خانه هایشان در تکاپو شدند. امام رضا(ع) فرمودند:

آرامش خود را حفظ کنید، این ابر برای فلان شهر است.

   ده ابر آمد و رفت تا اینکه ابری در آسمان آشکار شد، حضرت فرمودند: این ابر و باران برای شماست. به خانه هایتان بروید. این ابر تا به منزلتان نرسیده اید نمی بارد.

   مردم به همراه امام علیه السّلام -1- به خانه ها رفتند و ابر باریدن گرفت، بطوری که همه جا، صحرا ها، آبگیر ها و تالاب ها لبریز شد.

1- مناقب ابن شهر آشوب، ج2، ص 419

کتاب «زندگانی حضرت رضا علیه السّلام»، نوشته آیت الله سیّد عبدالرّازق موسوی مقدّم، نشر «آرام دل»، ناشر همکار:«صیام» ، صفحه 99-98

تصویر برگرفته از وبسایت شبکه آی فیلم؛ برگرفته از مجموعه «ولایت عشق» ساخته مهدی فخیم زاده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۵۴

ولایتعهدی

   ... این ها که گفتیم هرگز دلیلی بر میل باطنی امام برای پذیرفتن ولیعهدی نمی باشد. بلکه همانگونه که حوادث بعدی اثبات کرد، او می دانست که هرگز از دسیسه های مأمون و دارودسته اش در امان نخواهد بود و گذشته از جانش، مقامش نیز تا مرگ مأمون پایدار نخواهد ماند. امام بخوبی درک می کرد که مأمون به هر وسیله ای که شده در مقام نابودی وی _جسمی یا معنوی_ بر خواهد آمد.

   تازه اگر هم فرض می شد که مأمون هیچ نیّت شومی در دل نداش، با توجه به سنّ اما امید زیستن تا پس از مرگ مأمون بسیار ضعیف می نمود. پس این ها هیچکدام برای توجیه پذیرفتن ولیعهدی برای امام کافی نبود.

   از همه ی اینها که بگذریم و فرض را بر این بگذاریم که امام امید به زنده ماندن تا پس از درگذشت مأمون را نیز می داشت، ولی بر خوردش با عوامل ذی نفوذی که خشنود از شیوه حکمرانی وی نبودند، حتمی بود. همچنین توطئه های عبّاسیان و دارودسته شان و بسیج همه ی نیرو ها و ناراضیان اهل دنیا بر ضدّ حکومت امام که اجرای احکام خدا به شیوه ی جدّش پیامبر(ص) و علی(ع) باید پیاده می شد، امام را با همان مشکلات زیانباری روبرو می ساختند که برایتان در فصل گذشته شرح دادیم. در آنچا گفتیم که حتّی مردم نیز حکومت حق و عدل امام(ع) را در آن شرایط نمی توانستند تحمّل کنند. ...

منبع: زندگی سیاسی هشتمین امام، تالیفِ جعفر مرتضی حسینی، ترجمه ی دکتر سید خلیل خلیلیان، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ص 164

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۵ ، ۱۳:۰۰